نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دکتری روانشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد سمنان
2 دانشجوی دکتری روانشناسی تربیتی دانشگاه علامه طباطبایی
3 استادیار گروه روانشناسی دانشگاه فرهنگیان
چکیده
تازه های تحقیق
یافتههای پژوهش حاضر در ارتباط با سوال اول پژوهش مبنی بر اثرگذاری عوامل فردی برگرایش معلمان به پژوهش نشان داد که بهترتیب، پایین بودن مهارتهای پژوهشی معلمان، پایین بودن مهارتهای اجتماعی و ارتباطات بین فردی معلمان، پایین بودن عوامل انگیزش فردی معلمان در پژوهش، نداشتن زمان کافی و بالا بودن هزینههای پژوهشی در مقابل عایدی آن بیشترین نقش را دارند که با نتایج پژوهشهای عباس آقاپور (1398)، علیزاده (1395)؛ سلیمانی و احمدی (1396) و رحیمی (1395) همسو میباشد. به نظر میرسد اغلب معلمان از فنون و مهارتهای مربوط به انجام تحقیقات کمتر اطلاع دارند و به نوعی پژوهش برای معلمان کمتر شناخته شده و عمدتأ معلمان به انجام تحقیقات به شیوۀ سنتی عادت دارند که خود متاثر از عواملی مانند نگذراندن درس روش تحقیق و پایاننامه در دورههای تحصیلی کاردانی و کارشناسی است که موجب کاهش تمایل آنها به فعالیتهای پژوهشی میشود. این مسئله در ارتباط با معلمانی که دهههای گذشته فارغ التحصیل شدهاند مصداق بیشتری پیدا میکند؛ چراکه اغلب دارای مدرک کاردانی و کارشناسی هستند. البته در سالهای اخیر معلمانی که از دانشگاه فرهنگیان جذب آموزش و پرورش میشوند واحدهایی تحت عناوین درسپژوهی، اقدامپژوهی، روایتپژوهی و نهایتاً کاروزی را میگذارنند اما با این حال گاهی واحدهای ذکر شده توسط اساتید غیر مرتبط تدریس میشود یا به آموزش مطالب در حد تکلیف کلاسی بسنده میشود و واحدی تحت عنوان پایاننامه که به صورت عملی و جدی سواد پژوهشی معلمان را به چالش بکشد وجود ندارد و بعد از شروع به کار رسمی نیز دورههای آموزشی مرتبط و با کیفیت در اختیار معلمان قرار داده نمیشود. علاوه بر این در دوران تحصیل تمرکز بیشتر بر تکالیف فردی است و معلمان در تکلیف و کارهای گروهی تقویت نمیشوند و بعد از شروع به کار نیز این مسئله شدت بیشتری مییابد و اغلب معلمان در امور مختلف همدیگر را به چشم رقیب مینگرند و در تعاملات و کارِ گروهی، اشتیاقی از خود نشان نمیدهند.
به موازات آشنایی ناکافی معلمان با روشهای پژوهش، بسیاری از معلمان از انگیزه کافی جهت انجام پژوهش برخوردار نیستند که ناشی از عوامل متعددی است؛ از جمله باور به بیثمر و غیرکاربردی بودن نتایج پژوهش در نظام آموزش و پرورش، نبود همکاری مسئولان آموزش و پرورش در اجرای طرحها و روشهای تقدیر نامناسب از معلمان پژوهشگر که وقتی کنار عوامل دیگر مانند نبود زمان کافی و عدم حمایت مالی از طرف آموزش و پرورش قرار میگیرد، بیانگیزگی و بیاشتیاقی به پژوهش را تشدید میکند. بنابراین آموزش روشهای تحقیق به معلمان و پرداخت پاداش و حذف بروکراسی اداری و آشنایی با روشهای مقالهنویسی برای مربیان و معلمان از مهمترین عوامل ایجاد انگیزه پژوهش میباشد.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
The present research has been conducted to identify the obstacles to the primary school teachers' willingness towards doing research. It aims also to provide some solutions for the problem. The research is practical-oriented, used descriptive-analytical method for data collection, and carried out as a survey. The results showed that the obstacles to teachers' willingness towards research may be classified into three categories: individual, organizational, and extra-organizational. The effect of each of the categories is different. The individual, organizational, and extra-organizational have the lowest to highest negative effect, respectively. In the first category (individual) the following reasons for lack of willingness: low research skill, low social and inter- personal communication skills, low personal motivation, lack of time, high expenses of research, and low income. In the organizational category these factors are significant: low organizational motivation, discouraging attitudes to research, preferring favoritism to rules, lack of official support for research, lack of appropriate evaluation of and supervision on the conducted research. In the third category lack of such factors as belief in research findings, of access to research data, of infrastructure for doing research, of extra- organizational coordination, and of proper policy-making deter conducting research.
کلیدواژهها [English]